طوفان فکری

اولین بار الکس آزبورن (Alex Osborn)، مدیر تبلیغاتی آمریکایی بود که تکنیک طوفان فکری را بهوجود آورد و در کتاب خود به نام “Applied Imagination” در مورد آن نوشت. از آن روز به بعد، محققان و اندیشمندان تکنیک اولیهی او را بسیار بهبود بخشیدهاند.
طوفان فکری ،رویکردی دورهمی و راحت برای حل مسائل است که باعث میشود تا افرادایده هایی را مطرح کنند که شاید در ابتدای کار عاقلانه ای بنظر نیاید.
همین ایده ها را با کمی تغییر دادن میتوان به ایده های خلاقانه تبدیل کرد و یا اینکه بعضی ایده ها استارتی برای شروع راه و خلق ایده های بعدی میشوند.این عمل باعث میشود تا از زندان تفکراتشان رها شوند و ذهن افراد باز شود.
در واقع طوفان فکری باعث میشود محیط آزادی فراهم شود تا همه در آن به مشارکت تشویق شوند و همین باعث خواهد شد تا راه حل های خلاقانه زیادی ایجاد شود.
وقتی از این راه حل استفاده کنیم تجربه های متنوع اعضای تیم وارد بازی میشود و نتیجه این کار این است که راه حل های خیلی بهتری پیدا خواهد شد.
این کار باعث میشود تا اعضای تیم ایده های خود را مطرح کنند و با هم فکری هم بهترین ایده انتخاب شود و چون خودشان هم در رسیدن به آن نقش داشتهاند بیشتر به آن پایبند خواهند بود.
طوفان فکری به دو نوع انفرادی و گروهی تقسیم می شود.
طوفان فکری انفرادی هم از نظر کیفیت و هم کمیت از نوع گروهی هم نتیجه بخش تر است .ولی ممکن است وقتی تنها کار میکنید نتوانید به اندازه جلسه گروهی به ایده ها پرو بال بدهید،چرا که دیگر تجربه گسترده مجموع اعضای تیم را ندارید که از آنها استفاده کنید.
در طوفان فکری گروهی وقتی یک ایده به بن بست میرسد خلاقیت و تجربه یک نفر دیگر به ادامه و توسعه ایده او کمک کند و چون همه این احساس را دارند که نقشی در رسیدن به راه حل داشته اند،تلاش جدی تری در راه پیاده سازی آن ایده خواهند داشت.
برای اینکه جلسه طوفان فکری گروهی نتیجه بخش تر باشد با این مراحل باید جلو بروید:
1-آماده سازی گروه 2-ارائه مسئله 3-هدایت کردن بحث